فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /اِحساساتی/شدن/

  مصدر فعل لازم

ویرایش

احساساتی‌شدن

  1. دچار هیجان و عواطف تند شدن.
    احساساتی شده‌ام، آنهم در این لحظات حساس.‌«جولایی»



ترجمه

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ‌سخن