خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
احماض رفتن
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
مصدر فعل لازم
۱.۳.۱
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
عربی
آوایش
ویرایش
/اِحماض/رفتَن/
مصدر فعل لازم
ویرایش
احماضکردن
(قدیم)
گفته شدن
لطیفه
و
شوخی
.
به حکم آنکه گفتهاند جِدِ همه ساله جان مردم بخورَد، گاه از گاه احماضی رفتی و به تواریخ و اسمار التفاتی بودی. «
نصرالله منشی
»
منابع
ویرایش
فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین