احمال
فارسی
ویرایشگونههای دیگر نوشتاری
ویرایشریشه لغت
ویرایش- عربی
آوایش
ویرایش- /اَحمال/
اسم
ویرایشاحمال (قدیم)
- بارها. بارهای شکم، بارهای درخت. به کسی در برداشتن بار یاری رساند. جمع حمل
- جمیع احمال و اثقال و بنهٔ اردو و اسباب سلطنت، داخل اصفهان شد. «شیرازی»
- (نجوم): غراب. جمع حَمَل، برّهها.
منابع
ویرایش- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین