فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • عربی

آوایش

ویرایش
  • /اَحوال/گِرفتن/

  مصدر فعل لازم

ویرایش

احوال‌گرفتن (گفتگو)

  1. احوال‌پرسی.
    روزی به دیدنش رفتم و از او احوالی گرفتم.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن