فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /اِختلاط/کردَن/

  مصدر فعل لازم

ویرایش

اختلاط‌کردن

  1. اختلاط. معاشرت کردن، نشست و برخاست کردن، درآمیختن.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین