فارسی

ویرایش

ریشه‌ لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /اُخت/کردن/

  مصدر فعل متعدی

ویرایش

اخت‌کردن

  1. سازگار و مأنوس شدن.
    اطاقم را که باز کردم، داشتم دماغم را با بوی خاک نم کشیده‌اش اخت می‌کردم. «آل‌احمد»

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن