فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /اِخراج/بَلَد/کردن/

  اسم مرکب

ویرایش

اخراج‌بلدکردن (قدیم)

  1. تعبید کردن، تبعید.
    عاقبت ما را اخراج بلد می‌کنند. «میرزا حبیب»

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ‌ سخن