خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
اخراج بلد گشتن
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
اسم مرکب
۱.۳.۱
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
فارسی
آوایش
ویرایش
/اِخراج/بَلَد/گشتن/
اسم مرکب
ویرایش
اخراجبلدگشتن
(قدیم)
تبعید شدن،
تبعید
.
باید چشم از شأن خود بپوشد یا آنکه
اخراج
بلد گردد. «
حاج سیاح
»
منابع
ویرایش
فرهنگ بزرگ سخن