فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /اِخراج/بَلَد/گشتن/

  اسم مرکب

ویرایش

اخراج‌بلدگشتن (قدیم)

  1. تبعید شدن، تبعید.
    باید چشم از شأن خود بپوشد یا آنکه اخراج بلد گردد. «حاج سیاح»

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ‌ سخن