فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • عربی

آوایش

ویرایش
  • /اَخرَم/

اخرم (ادبی)

  1. در عروض، ویژگی پایه‌ای که در آن مفاعیلن به مفعولن تغییر یافته باشد.
  2. شعری که در وزن آن «خرم» واقع شده باشد یعنی «فعولن» را «عولن» و به واژه اخرم اضافه شود. «مفاعلتن» را «فاعلتن» گویند.
  3. آنکه بینی‌اش را سوراخ کرده باشند.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ‌ سخن/ فرهنگ لغت معین