فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • عربی

آوایش

ویرایش
  • /اِرتِفاق/

ارتفاق (حقوق)(قدیم)(جانوری)

  1. (حقوق): حقی برای کسی در مِلک دیگری، مانند حق عبور آب از مِلک دیگری، و حق گشودن پنجره، ناودان در زمین دیگری.
  2. (قدیم): جمع شدن، پیوستگی.
  3. (جانوری): مفصلی که سطوح مفصلی استخوان‌های آن بوسیله غضروف لیفی، که حرکت را بسیار محدود می‌کند، از هم جدا شده باشند.
  4. (جانوری): خطی که مرز جوش خوردن دو استخوان را که در ابتدا از هم جدا بوده‌اند، مشخص می‌کند.
  5. بر آرنج تکیه دادن، تکیه دادن بر نازبالش.
  6. رفاقت کردن، همراهی کردن. دوست طلبیدن.

واژه‌های مشتق شده

ویرایش

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین