ارتفاق
فارسی
ویرایشریشه لغت
ویرایش- عربی
آوایش
ویرایش- /اِرتِفاق/
اسم
ویرایشارتفاق (حقوق) (قدیم) (جانوری)
- (حقوق): حقی برای کسی در مِلک دیگری، مانند حق عبور آب از مِلک دیگری، و حق گشودن پنجره، ناودان در زمین دیگری.
- (قدیم): جمع شدن، پیوستگی.
- (جانوری): مفصلی که سطوح مفصلی استخوانهای آن بوسیله غضروف لیفی، که حرکت را بسیار محدود میکند، از هم جدا شده باشند.
- (جانوری): خطی که مرز جوش خوردن دو استخوان را که در ابتدا از هم جدا بودهاند، مشخص میکند.
- بر آرنج تکیه دادن، تکیه دادن بر نازبالش.
- رفاقت کردن، همراهی کردن. دوست طلبیدن.
واژههای مشتق شده
ویرایشمنابع
ویرایش- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین