خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
اردنگی کردن
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
مصدر فعل متعدی
۱.۳.۱
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
فارسی
آوایش
ویرایش
/اِردَنگی/کردَن/
مصدر فعل متعدی
ویرایش
اردنگیکردن
(گفتگو)
با اردنگی از جایی راندن، و به مجاز، بیرون کردن.
نوکر فضول ... به درد ارباب نمیخورَد که همان مرتبه اوّل اردنگیش میکند. «
جعفر شهری
»
منابع
ویرایش
فرهنگ بزرگ سخن