ارده
- کنجد آسیا شده. حلوا ارده. کنجد کوبیده که با شیر یا عسل میخورند.
- بستهای هم از خوراک و شیرینی ... و ارده ... با خود آورد. «جمالزاده»
اَردهِ
- مترادف «شوهره کسی بودن» در زبان فارسی، شوهرِشه، همسرِشه.
- یاخچه اَر دِ.
- شوهرِ خوبی است.
- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس