فارسی

ویرایش

ریشه‌ لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /اَرغنده/شدَن/

  مصدر فعل لازم

ویرایش

ارغنده‌شدن (قدیم)

  1. به خشم آمدن، غضبناک شدن.
    برآشفت از آن کار ننگ آمدش/ چو ارغنده شد، رایِ چنگ آمدش. «فردوسی»

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن