خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
ارغنده شدن
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
مصدر فعل لازم
۱.۳.۱
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
فارسی
آوایش
ویرایش
/اَرغنده/شدَن/
مصدر فعل لازم
ویرایش
ارغندهشدن
(قدیم)
به خشم آمدن، غضبناک شدن.
برآشفت از آن کار ننگ آمدش/ چو
ارغنده
شد، رایِ چنگ آمدش. «
فردوسی
»
منابع
ویرایش
فرهنگ بزرگ سخن