(اَ کَ)

(ص تف.)

  1. مشابه تر، مانند
  1. دشوارتر، سخت تر، مشکل

(ص تف.)

  1. خوشگل تر، خوش صورت

فارسی

ویرایش

ریشه‌شناسی

ویرایش
  • فارسی

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

(~.)

علم اشتقاق لغات

از پروتو-هندواروپایی *skelo- ("ران"). شلوار فارسی (شالوار، «شلوار»، به معنای واقعی کلمه «پوشاندن ران») را مقایسه کنید.

ریشه‌شناسی

ویرایش
  • فارسی

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

(~.)

  1. آن که در وی سرخی و سفیدی با هم آمیخته باشد.
  2. کسی که در سفیدی چشمش اندکی سرخی باشد.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

(~.)

ریشه‌شناسی

ویرایش
  • فارسی

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

(اِ کَ)

  1. پای بند ستور، ریسمانی که بر زانوی شتر بندند تا فرار نکند.
  2. مکر، حیله.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

(اِ کَ یا کِ)

  1. اسبی که دست راست و پای چپش سفید باشد.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین