فارسی

ویرایش

ریشه‌ لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /اَهل/بَخِیه/

  اسم مرکب

ویرایش

اهل‌‌بخیه (گفتگو)(مجاز)

  1. آنکه در امری وارد یا با موضوع مورد نظر آشناست. اهل فن، رازدار.
  2. (با تواضع فروتنی) آنکه دارای اطلاع اندک درباره چیزی است.
  3. (طنز): آنکه بشکل غیر تخصصی و بصورت عوامانه بکاری می‌پردازد که اصلِ آن فنی است و اهلیت می‌خواهد.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین