فارسی

ویرایش

ریشه‌شناسی

پهلوی

کلیفورد باسورث در دانشنامه ایرانیکا و لاکهارت در دانشنامه اسلام، هاینزهایم و مایکل بونر، علی کرم همدانی در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی و دانشنامه بریتانیکا ولادیمیر مینورسکی و سوات سوجک ریشه نام اهواز را برگرفته از قوم خوزی (یا هوزی) می‌دانند که ساکنان بومی استان خوزستان بوده‌اند و زبان آن‌ها تا زمان ساسانیان نیز در منطقه تکلم می‌شده‌است. یونایان به این قوم اوکسیویی (به انگلیسی: Ouxioi) می‌گفتند و نام این شهر در نوشته‌های مسیحیان سریانی «بِيث هوزَيِا/ܒܝܬ ܗܘܙܝܐ» یا «بث هوزایی» در تلمود «בי חוזאי/بِی حوزای» ثبت شده‌است.

عبدالمجید ارفعی، دربارهٔ ریشهٔ نام شهر اوز و اهواز چنین نظر داده‌است: «اَوَز دارای یک صورت تحولی است و شکل دیگری است از کلمهٔ اهواز، خوز و خوزستان که این اسم را زمان هخامنشی داشته‌ایم و به ایلامی‌های خوزستان اطلاق می‌شده‌است. این واژه که با فتح الف و واو و سکون ز درست می‌باشد ریشه‌اش در فارسی باستان اووَجَه (uvaja) و اووْجَه (uvja) می‌باشد. از همین کلمه هم خوز آمده‌است (او تبدیل به خو و ج تبدیل به ز) و هم اهواز (او تبدیل به ـَه و ج تبدیل به ز. در اوز، او (uva) خودش مانده و ج تبدیل به ز شده‌است.»

مینورسکی و سوجک چنین می‌پندارند که خوزی‌ها احتمالاً از نسل ایلامیان بوده‌اند. و زبان این قوم (خوزی) تا چند قرن بعد از فتح خوزستان توسط مسلمانان زبان محلی مردم خوزستان بود. بطوریکه استخری در قرن دهم میلادی در مسالک‌الممالک در مورد زبان خوزستان می‌نویسد:

بیشتر آنها می‌توانند فارسی و عربی صحبت کنند ولی آنها زبان خودشان را دارند (لسان خوزیان) که نه عبری است و نه سریانی و نه فارسی

1- اطلاق کردند . ايرانيان اين ناحيه را سوزيان ( خوزان )

مي ناميدند و آن همان ناحيه قديم عيلام بود .3 - مرکز استان ششم ( خوزستان )

که 329/006 تن جمعيت دارد و آن در کنار رودخانه بزرگ کارون و در مرکز خوزستان واقع شده . راه آهن سرتاسري ايران از پل آهني که در روي رود کارون ساخته شده ميگذرد . توضيح اهواز در زمان ساسانيان ( هرمز اردشير )

( رام شهر )

و ( شهر رام )

و ( ناصريه )

ناميدند . در شهريور1314 ه . ش . به موجب تصويب نامه هيئت وزيران نام ( ناصري )

به ( اهواز )

  1. بدل گرديد .
  2. --------------------------------------------------------------------------------
  3. در قديم شهر بوده است سخت خرم
  4. --------------------------------------------------------------------------------
  5. منابع ها۱. فرای، ریچارد نلسون (۱۳۸۸). عصر زرین فرهنگ ایران. ترجمهٔ مسعود رجب نیا. سروش. شابک ۹۷۸-۹۶. مفتخری، حسین (۱۳۹۲). «تاریخ سیاسی، اجتماعی ایران (از ظهور اسلام تا ظهور طاهریان)». تاریخ ایران، از ورود مسلمانان تا پایان طاهریان. تهران: سمت (سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها). شابک ۹۷- همدانی، علی کرم (۱۳۸۷). «اهواز - بخش اول: نام‌گذاری و تاریخ». دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ج. ۱۰. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. صص.

منابع .

واژگان عامیانه