فارسی

ویرایش

ریشه‌شناسی

ویرایش

اسم مرکب

ویرایش
  1. ایلجی:
  2. فرستادة مخصوص، سفیر.
  3. مأموری که برای انجام دادن امور دیوانی سفر می‌کرد (ایلخانان، صفویه و قاجاریه)
  1. ،
  1. ایلچیان.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

ویرایش
انگلیسی
legate