باخدی
فارسی
ویرایشریشه لغت
ویرایش- بهاری
آوایش
ویرایش- /باخ/دِ/
اسم
ویرایشباخدی
- به معنی نگاه کردن، نظر انداختن به کسی یا چیزی در گویش بهاری؛ که با اصطلاحات جغرافیایی بلخ، باختر و باکتریا مترادف انگاشته شده.
مترادفها
ویرایش––––
برگردانها
ویرایشترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
نویسه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
پانویس
ویرایش- ↑ بشر آن دوران زمین را تخت تصور مینمود، و همیشه آرزوی رسیدن به محل طلوع و غروب خورشید را در خیال خود داشت، بدین منوال تصور اینکه پشت قلل اورست محل برآمدن خورشید باشد یکی از گزینهها بود، لذا چون دسترسی بدانجا امکان نداشت، وقتی خوشید از پشت کوههای اورست قد برمیافراشت در نظر مردم باستان، خورشید به نظاره زمین مینشست یا باخدی، یعنی نگاه میکرد.