بازنشسته
فارسی ویرایش
ریشه لغت ویرایش
- فارسی
آوایش ویرایش
- /باز/نِشَستِه/
صفت ویرایش
بازنشسته
- (اداری): ویژگی آنکه بعد از مدت طولانیای کار کردن (معمولا ۳۰ سال)، دست از کار میکشد یا برکنار میشود و حقوق بازنشستگی میگیرد.
- کسی که در پیری یا پس از مدتی طولانی یا به علل دیگر از کار برکنار شود و از حقوق بازنشستگی استفاده کند.
––––
برگردانها ویرایش
ترجمهها
|
منابع ویرایش
- فرهنگ بزرگ سخن
- فرهنگ لغت معین