خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
برشته
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
صفت مفعولی
۱.۱.۱
منابع
۱.۱.۲
برگردانها
فارسی
ویرایش
(بِ رِ تِ)
صفت مفعولی
ویرایش
بریان شده.
تف داده، بو داده.
پخته.
منابع
ویرایش
فرهنگ لغت معین
نان
برشته
برگردانها
ویرایش
انگلیسی:
toast
انگلیسی
toaster
toast
roast
parch
brown
crisp
rusk
melba toast
crouton