برگردان
فارسی
ویرایش(بَ. گَ)
صفت مفعولی
ویرایش- برگردانیده شده.
- ترجمه شده.
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
اسمت
ویرایش- برگردان
- جایگزینی مواد متنی یک زبانه با مواد متنی برابر، در زبان دیگر. کار برگرداندن. ترجمه.
- کار برگردان این شعر هنوز تمام نشده.
- حاصل جایگزینی مواد متنی یک زبان با مواد متنی برابر، در زبان دیگر. حاصل برگرداندن. ترجمه.
آوایش
ویرایش[bæɾgæɾdɒn]، /بَرگَردان/
برگردانها
ویرایشبرگرداندن
|
حاصل ترجمه کردن
|
ایتالیایی
اسم
ویرایشاسم
ویرایش- انگلیسی
- turn over