به‌اتمام‌رساندن

فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /به/اتمام/رساندن/

  اسم مرکب

ویرایش

به‌اتمام‌رساندن (قدیم)

  1. اتمام.
    یکی از اعمال این شب‌ها، ذکر هزار سوره اناانزلنا بود که باید تا آخر شب به اتمام رسانند. «جعفر شهری»

مترادف‌ها

ویرایش

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ‌ سخن