تارک
(رِ)
عربی
ویرایش(اِ
فارسی
ویرایش- رهاکننده، ترک کننده. ؛ ~ دنیا آن که از دنیا روی برگرداند، زاهد، پارسا. ؛ ~ صلاة آن که نماز نگزارد.
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
(رَ)
(اِمصغ.)
- فرق سر، میان سر آدمی.
- کلاهخود.
- بر او کرد جوشن همه چاکچاک ..... همی ریخت بر تارک از درد خاک
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
برگردانها
ویرایش- انگلیسی
- vertex