تیزکردن
فارسی ویرایش
ریشه شناسی ویرایش
- فارسی
آوایش ویرایش
- [تیز/کردَن]
مصدر فعل متعدی ویرایش
تیز کردن
- بُرنده کردن وسیلهای که کُند شدهاست.
- (مجاز): برانگیختن.
- (مجاز): شدت دادن چنانکه به شعله آتش.
––––
برگردانها ویرایش
ترجمهها
|
منابع ویرایش
- فرهنگ بزرگ سخن: ISBN 964-6961-92-4