(~.)

فرانسوی از فنلاندی

ویرایش
  1. جو + دان،

پسوند

ویرایش
  1. مکان

اسم مرکب

ویرایش
  1. چینه دان مرغ.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

فارسی

ویرایش

(جَ یا جُ)

(اِمر)

  1. نوعی کافور به غایت خوشبو که آن را خورند؛ م
  1. کافور میت.
  2. نوعی از چوب بید که از آن دستة بیل سازند، جودانگاه کنید
  3. سیاهی ای شبیه به دانة جو در میان دندان اسب و خر و مانند آن که جوانی و پیری آن‌ها را از آن شناسند.
  4. جنسی از انار که دانة آن خشک و بی آب باشد؛ جودانه.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین