جودان
(~.)
فرانسوی از فنلاندی
ویرایش- جو + دان،
پسوند
ویرایش- مکان
اسم مرکب
ویرایش- چینه دان مرغ.
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
فارسی
ویرایش(جَ یا جُ)
(اِمر)
- نوعی کافور به غایت خوشبو که آن را خورند؛ م
قید
ویرایش- کافور میت.
- نوعی از چوب بید که از آن دستة بیل سازند، جودانگاه کنید
- سیاهی ای شبیه به دانة جو در میان دندان اسب و خر و مانند آن که جوانی و پیری آنها را از آن شناسند.
- جنسی از انار که دانة آن خشک و بی آب باشد؛ جودانه.
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین