حضرت
فارسی ویرایش
ریشه شناسی ویرایش
- نیاهندوایرانی
آوایش ویرایش
- حَ/زِر/عت]
صفت ویرایش
حضرت
- به مفهوم باستانی کلمه، آدم زِر زن، حرّاف، و در زبان فارسی خطیب، سخنور.
ریشهشناسی۲ ویرایش
- عربی
آوایش ویرایش
- [حضرة]
اسم ویرایش
- قرب، حضور.
- آستانه درگاه.
- کلمهای است که برای احترام پیش ازنام قدیسان و بزرگان میآید. ؛~ عباسی الف - به حضرت عباس قسم. ب - به صورت راست و درست.
واژههای مشتق شده ویرایش
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین
––––