حلقه پتراشفسکی


Circle Petrashevsky یک گروه بحث ادبی روسی روشنفکران مترقی در سن پترزبورگ در دهه 1840 بود. توسط میخائیل پتراشفسکی پیرو سوسیالیست آرمانشهر فرانسوی شارل فوریه سازماندهی شد. در میان اعضا نویسندگان ، معلمان ، دانشجویان ، مقامات جزئی دولت و افسران ارتش بودند. در حالی که از نظر سیاسی متفاوت بودند ، بیشتر آنها مخالف خودکامگی تزاری و رعیت روسی بودند. مانند آنچه در Lyubomudry گروهی که در اوایل قرن تأسیس شد ، هدف این حلقه بحث در مورد فلسفه غربی و ادبیاتی بود که به طور رسمی توسط دولت شاهنشاهی تزار تزار نیکلاس اول ممنوع شد . نویسندگان داستایوسکی و سالتیکوف-شوچدرین و شاعران الکسی پلشچایف ، آپولون مایکوف و تاراس شوچنکو .

نیکلاس اول که از احتمال سرایت انقلابهای 1848 به روسیه نگران بود ، خطر بزرگی را در سازمانهایی مانند حلقه پتراشفسکی دید. در سال 1849 ، اعضای حلقه دستگیر و زندانی شدند. گروه بزرگی از زندانیان ، از جمله داستایوسکی ، برای اعدام به محل سمیونوف فرستاده شدند. همانطور که در میدان ایستاده بودند و منتظر تیراندازی شدند ، یک پیام رسان با اطلاع از اخطار دادرسی را قطع کرد. به عنوان بخشی از یک فریب عمدی از پیش برنامه ریزی شده ، تزار نامه ای را به ژنرال ستوان سوماروکوف آماده کرده بود و احکام اعدام را به حبس تبدیل می کرد. برخی از زندانیان به سیبری و برخی دیگر به زندانها فرستاده شدند. حکم هشت ساله داستایوسکی بعداً توسط نیکلاس اول به چهار سال کاهش یافت.

محتویات 1 منشأ و فعالیتهای حلقه 1.1 انجمن مخفی اسپشنف 1.2 حلقه پالم-دوروف 1.3 "بلینسکی" نامه به گوگول 2 دستگیری و محاکمه 3 اعدام مسخره و تبعید 4 لیست پتراشویست 5 ارجاع منشأ و فعالیتهای حلقه در اوایل دهه 1840 ، پتراشفسکی در سخنرانی های ویکتور پوروشین در مورد سیستم های سوسیالیستی در دانشگاه سن پترزبورگ شرکت کرده بود. وی به ویژه تحت تأثیر ایده های آرمانشهرانه چارلز فوریه قرار گرفت و "خود را وقف تبلیغ ایمان جدید خود" کرد. وی شروع به جمع آوری کتابخانه بزرگی از کتابهای ممنوعه کرد و از دوستان دعوت کرد تا به منظور بحث در مورد ایده های جدید به آنجا سفر کنند. در سال 1845 این حلقه رشد چشمگیری پیدا کرد و پتراشفسکی به چهره ای شناخته شده در زندگی اجتماعی و فکری پترزبورگ تبدیل شد. داستایفسکی شرکت در "جمعه ها" پتراشفسکی را در سال 1847 آغاز کرد ، در آن زمان بحث ها را به عنوان یک مناسبت اجتماعی عادی می دید و هیچ چیز خاصی درباره آنها توطئه آمیز نبود. از نظر سوسیالیست های ملحد تحت تأثیر هگل و فوئرباخ گرفته تا شاعران عمیقاً مذهبی و هنرمندان ادبی ، دیدگاه های متنوعی وجود داشت ، اما تمایل به آزادی بیشتر در روسیه مشترک بود زندگی اجتماعی و مخالفت پرشور با وضعیت بردگی دهقانان روسی. تزار نیکلاس به صراحت گفته بود که او نیز با بردگی مخالف است و به همین دلیل در آن زمان احساس توطئه سیاسی زیادی در حلقه وجود نداشت. این امر پس از انقلابات 1848 در اروپا تغییر یافت ، زمانی که مشخص شد که انواع تحولات اجتماعی رخ داده در آنجا به شدت توسط طبقات حاکم در روسیه خفه خواهد شد. عضویت در حلقه افزایش یافت ، اما بحث ها جدی تر ، رسمی و مخفیانه تر شد. پتراشفسکی ، که همیشه تمایل به ظهور نماد گرایی خود داشت ، مدتی بود که یکی از افراد مورد علاقه پلیس مخفی بود ، اما اکنون آنها تصمیم گرفتند او را تحت نظارت دقیق قرار دهند. یک مأمور ، آنتونلی ، در ژانویه 1849 در بخش پتراشفسکی مستقر شد ، با تشکر از خود ، شروع به شرکت در جلسات حلقه کرد و به مقامات مافوق خود گزارش داد.