حول
فارسی ویرایش
گونههای دیگر نوشتاری ویرایش
ریشه لغت ویرایش
- عربی
آوایش ویرایش
- /حُول/
اسم ویرایش
حُول
- اطراف، پیرامون، حولوحوش. درباره، در موضوعِ.
- مضمون اصلیِ بحث، حول مباحث پزشکی بود.
- قوّه، نیرو. پیرامون، گرداگرد. سال، سنه.
اسم مصدر ویرایش
- قدرت، توانایی.
- به حول و قوّت خداوند اگر زنجیر به گردنم بیندازند ... در عربستان نمیمانم.«نظامالسلطنه»
اسم مصدر ویرایش
حَوَل
مصدر لازم ویرایش
حِوَل
- رفتن از جایی به جایی.
واژههای مشتق شده ویرایش
برگردانها ویرایش
|
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن