خربزه
…
فارسی ویرایش
ریشه شناسی ویرایش
- نیاهندوایرانی
آوایش ویرایش
- [خِر/بِزع]
اسم ویرایش
خربزه
- میوهای که بوته آن یکساله و پرورش دهندگان آن را بُستانکار مینامند تخصص ویژه میخواهد. میوه نارس یا شیرین نشد خربزه را خِرچع مینامند.
- یک مثل قدیمی و پندآموز میگوید: خربزه شاه است انگور پادشاه.
ریشه شناسی ۲ ویرایش
- فارسی
اسم ویرایش
خَ بُ زِ
- گیاهی است از تیره کدوییان که میوهاش درشت و شیرین و آبدار.
استعاره ویرایش
- پوست خربزه زیر پای کسی گذاشتن کنایه از: وسیلة اغفال کسی را فراهم کردن و او را دچار لغزش ساختن.
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین
––––
برگردانها ویرایش
ترجمهها
|