فارسی

ویرایش

ریشه شناسی

ویرایش
  • پهلوی

آوایش

ویرایش
  • [دار/ آیی]

اسم مرکب

ویرایش

دارایی

  1. ثروت، مال.
  2. داشت، نگه داشت، نگهبانی.
  3. پارچه‌ای ابریشمین رنگارنگ موج دار.
  4. وزارتخانه‌ای که وظیفه اش محاسبه و وصول مالیات می‌باشد.

ریشه شناسی ۲

ویرایش
  • بهاری
  1. دار-آیی احتمالا به مفهوم باستانی کلمه آنکه مسئول ساخت و احیای چوبه‌دار است جهت محکومان یا مجرمان.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

ویرایش
ترجمه