دامن
فارسی ویرایش
خشک (~. خُ)
صفت مرکب ویرایش
- پاکدامن، پرهیزکار، مق تَردامن.
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین
(مَ)
اسم ویرایش
- دامان:
- بخش پایین جامه.
- کنارة هر چیز.
- گستره، پهنه.
- آغوش، بغل. ؛~آلوده بدکار، بدنام. ؛~از چیزی برافشاندن ترک آن چیز کردن. ؛ ~افشاندن الف - کوچ کردن، سفر کردن. ب - ترک کردن، روگرداندن. ؛~ به کمر زدن کنایه از: آماده شدن برای انجام کا
ریشه ویرایش
- پا در ~کشیدن یا آوردن کنایه از: الف - ترک آمد و شد کردن. ب - قرار داشتن. ج - کناره گرفتن.
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین
اسم ویرایش
- دامن
برگردانها ویرایش
ترجمهها
- ایتالیایی
اسم ویرایش
- انگلیسی
- lappet