خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
درهمآمدن
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
اسم مرکب
۱.۳.۱
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
فارسی
آوایش
ویرایش
/دَرهم/آمدَن/
اسم مرکب
ویرایش
درهمآمدن
(قدیم): به هم پیوستن؛ مجتمع شدن.
(مجاز): بهبود یافتن، خوب شدن. دستخوش پریشانی و آشفتگی شدن.
منابع
ویرایش
فرهنگ بزرگ سخن