فارسی ویرایش

تلفظ ویرایش

  • [دَ /دِ ت َ / ت ِ]

صفت ویرایش

دماغ‌سوخته

  1. دماغ سوخته. که بینی اش سوخته باشد. || کنایه است از شکست خورده و ناکام : دماغ سوخته شدن؛ ناکام شدن و شکست خوردن. بور و خیط. سرشکسته

منابع ویرایش

  • لغت‌نامه دهخدا