فارسی ویرایش

گونه‌های دیگر نوشتاری ویرایش

ریشه‌ لغت ویرایش

  • نیاهندوایرانی

آوایش ویرایش

  • [دَ/مَغ]

  صفت ویرایش

دمغ

  1. آزرده، سرخورده، پکر.
  2. (عامیانه): سرشکسته، شرمسار.

زبان دیگر ویرایش

  • بهاری

  صفت ویرایش

  1. به زبان فارسی ناراحت٬ فکور. اصطلاح مشابه با تغییر فتحه به کسره دِمغ است که معنی متفاوت دارد.
    چئوخ دمغ اِتور می‌شَین.
    خیلی تو فکر نشستی.

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین
  • فرهنگ بزرگ سخن