دکل
(دَ کَ)
اسم
ویرایش- تیر بلندی در عرشة کشتی که بادبان را بر آن نصب کنند.
- تیر بلند فلزی یا چوبی برای نگه داشتن چیزی در ارتفا
فارسی
ویرایشریشهشناسی
ویرایشمنابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
- واژگان مترادف و متضاد
(~.)
صفت
ویرایش- دگل:
- زمخت، گنده.
- امردی که ریش او تمام برنیامده باشد و دست و پای بزرگ و گنده داشته باشد.
- واژه دکل معادل ابجد 500 تعداد حروف 3 تلفظ mast نقش دستوری صفت ترکیب (صفت) [پهلوی: دکل] مختصات (مُ) [ په . ] (اِ.) آواشناسی mast الگوی تکیه S شمارگان هجا 1 منبع واژگان مترادف و متضاد فرهنگ لغت معین
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
- واژگان مترادف و متضاد
برگردانها
ویرایش- انگلیسی
- mast