دیوار

یک دیوار آجری

فارسی

ریشه‌ لغت

• پهلوی

آوایش

• /دی/وار/---/دیوار (جمع دیوار‌ها)

اسم

دیوار

1. جداری از سنگ، چوب، آجر و غیره که اطراف خانه، زمین و باغ و غیره به جهت محصور کردن و حفاظت آن بنا می‌کنند.
2. حایل میان دو چیز.
3. سازه‌ای است که برای حفاظت و مشخص کردن یک محدوده

سورانی

اسم

دیوار

1. دیوار

مثال‌ها

1. دیوار کسی کوتاه بودن کنایه از: زبون و ناتوان بودن.
2. دیوار حاشا بلند بودن کنایه از: همه چیز را آسان انکار کردن.

––––

برگردان‌ها

سازه‌ای است که برای حفاظت و مشخص کردن یک محدوده

• آلمانی: Wand ^de، Mauer ^de
• اسپانیایی: pared ^es، muro ^es، muralla ^es
• اسلواکیایی: stena ^sk، múr ^sk
• انگلیسی: wall ^en
• ایتالیایی: muro ^it، parete ^it
• پرتغالی: muro ^pt، parede ^pt، muralha ^pt
• تاجیکی: девор ^tg
• ترکی استانبولی: duvar ^tr
• چکی: zeď ^cs، stěna ^cs
• روسی: стена ^ru
• فرانسوی: mur ^fr، paroi ^fr، muraille ^fr
• هلندی: muur ^nl
• ایتالیایی: parete
• muro
• انگلیسی: wall
• screen
• fence
• enclosure
• curtain
• bulkhead
• wellhead
• wailing wall
• vallation

• sidewall
• septate
• quay
• poster
• mural
• hoarding
• gable
• embankment
• cranny
• coping
• bulwark
• adjoining
• adjacent
• abutment
• scarp
• sanbar
• petard
• niche
• buttress
• wainscot
• semidetached
• seawall
• pinup

• paperhanging
• lie by
• immurement
• immure
• gunwale
• bracket
• plaster
• underpin
• plateform car
• gunnel
• cornice
• trailer
• ping
• bailey
• wharf
• pinup girl
• gutta
• martin
• graffito
• dowel
• billboard
• gargoyle

منابع

• فرهنگ لغت معین