راست براست
فارسی
ویرایشآوایش
ویرایش- هجاوندی :راست بِراست
- Unipers: /râst berâst/
قید
ویرایش- راست براست
- در مقابل یا به سوی مقابل
- گل رغم تو را رخ چمن میآراست / پنداشت که ماند به رخ خوب تو راست
- چون دید که نیست با رخت راست براست / از شرم رخت، پره بداد از چپ و راست[۱]
هممعنیها
ویرایشمتضادها
ویرایشبرگردانها
ویرایشدر مقابل یا به سوی مقابل
|
منابع
ویرایش- ↑ سعد رعد گنجهای
صفت
ویرایش- راست براست
- مقابل
- خانهٔ راست براست
- خانهٔ روبرو
- خانهٔ راست براست
هممعنیها
ویرایشمتضادها
ویرایشمنابع
ویرایش- شروانی، جمال خلیل. نزهتالمجالس. تصحیح و تحقیق محمدامین ریاحی. تهران، انتشارات علمی، چاپ دوم ۱۳۷۵. صفحه ۳۷.