ردیف
(رَ)
فارسی
ویرایشریشهشناسی
ویرایش- پهلوی
اسم
ویرایش- رده، رسته.
- کلمه یا کلماتی که عیناً در آخرِ مصراعها تکرار شود.
- پایه و رکن اساسی موسیقی ملی ایران است که به «مقام»، «دایرة ملایم» و «آواز»، تقسیم میشود، دستگاه.
- ردیف از دو پاره رده یا ردک ( پهلوی ) به مانای ( معنای ) صف و ستون و ایو ( اوستایی ) به معنای یک - تک برساخته شده و رویهم رفته معنای یک رده ؛ تک رده یا یک صف یا در یک رده بودن را میدهد. رده با همخانواده خود راد ( به همین معنا ) در زبانهای زرمنی و اسکاندیناوی همانندی آوایی بسیار دارد. ردیو و ردیف یک واژه و دارای معنای همرده و یک رده و در یک صف هستند و برخلاف پنداشت برخی فرهنگ نویسان کهن ردیف معری رده ( ردگ ) پهلوی نمی باشد [ نکته اینکه چنانچه ردیف را معرب رده یا ردگ بپنداریم بر پایه دستور تراکنش و دگردیسی واژگان هرگز ه یا گ به و یا ف دگریده ( تبدیل ) نمی شود]
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
برگردانها
ویرایش
|
- انگلیسی
- tier
- succession
- string
- series
- run
- row
- rank
- line
- deque
- cue
- tierced
- swathe
- swath
- single file
- shaw
- seriatim
- keyboard
- hedgerow
- headmost
- colonnade
- clavier
- align
- tertial
- lance corporal
- eleven punch
- unclassified
- drop back
- dress circle
- lagomorpha
- lagomorph
- hypostyle
- forward
- corvette
- peristyle
- lagomorphous
- lagomorphic
- double park
- sack coat
- hamatum
- footlights
- amphistylar
- bookend
- assembly line