خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
ریگ
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
اسم
۱.۱.۱
منابع
۱.۱.۲
برگردانها
فارسی
ویرایش
اسم
ویرایش
سنگریزه، شن. ؛ ~ در روغن کردن
کار باطل کردن.
چیزی یا کاری را خراب کردن. ؛ ~ توی کفش داشتن کنایه از: دنبال غرض خاصی بودن، نقشة مخفیانهای داشتن.
منابع
ویرایش
فرهنگ لغت معین
برگردانها
ویرایش
انگلیسی
sand
pebble
grit
gravel
sabulous
reliquiae
quicksand
inheritance
heritage
gritty
grittiness
dune
dib
lithic
lithiasis