فارسی

ویرایش

ریشه‌ لغت

ویرایش
  • پهلوی

آوایش

ویرایش
  • /سام/

سام (قدیم)

  1. ورم یا درد و بیماری. دارای سم، سمّی.

  اسم‌خاص

ویرایش

سام (نام‌باستانی)

  1. نام پهلوانی اسطوره‌ای در شاهنامه، رئیس دودمان زابلیان و همچنین پدر زال و جد رستم که گاهی ملقب به سام نیرم و سام نریمان است.
    پس آگاهی آمد به شاه بزرگ/ ز مهراب و دستان و سام سترگ «فردوسی»
  1. زهردار، ذوسم، سام ابر.

  اسم عربی

ویرایش

سٰام

  1. سام پسر نوح‌نبی است که بدوران متقدمتر مربوط می‌گردد. این را هم باید افزود که واژه سام با واژه آرسام قرابت دارند.
  2. خیزران (واحد آن سامه)
  3. ورم، درد، بیماری.
  4. سبیکه زر و سیم.

واژه‌های مشتق شده

ویرایش



ترجمه

منابع

ویرایش