سان
فارسی
ویرایشاسم
ویرایش- طرز، روش.
- قاعده، قانون.
- رسم، عادت.
- پسوند شباهت: دیوسان.
- در اصطلاح ارتش بازدید سپاهیان از طرف فرماندهاست به این طریق که فرمانده از برابر صف سربازان که به طور منظم ایستادهاند عبور میکند.
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
- بهره، پاره.
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
اسم
ویرایش- سوهان.
- سنگی که با آن کارد و شمشیر و غیره را تیز کنند.
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
برگردانها
ویرایش- انگلیسی
- parade