فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • ایرانی

آوایش

ویرایش
  • /سِرکِه/

سرکه

  1. مایعی است اسیدی بسیار ترش و با بوی تند و زننده که از انگور، خرما، انجیر، گرفته می‌شود و طبیعت آن سرد و خشک است.
    سرکه ممکن است از دو کلمه سرّ - که تشکیل شده باشد و بخش اول کلمه کنایه از اسرار است که چگونه ماده شیرین به ماده ترش مبدل می‌شود.

  استعاره

ویرایش
  1. سرکه فروختن کنایه از: ترشرویی کردن. ؛
  2. مثل سیر و سرکه جوشیدن کنایه از: ناآرام بودن، در تب و تاب بودن.

––––

برگردان‌ها

ویرایش
ترجمه‌ها

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین