فارسی ویرایش

(سُ خْ تِ)

صفت مفعولی ویرایش

  1. هر چیز آتش گرفته، محتر

قید ویرایش

  1. مجازاً آزار کشیده، محنت رسیده از حوادث دوران یا عش

قید ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها ویرایش

انگلیسی
scorched