سپر
فارسی
ویرایشریشهشناسی
ویرایش- پهلوی
آوایش
ویرایش- [سِه/ پَر]
اسم
ویرایش- ابزاری جنگی از جنس فلز یا چرم که برای سالم ماندن از ضربات شمشیر و نیزه از آن استفاده میکردند.
- ~ بلای کسی شدن کنایه از: خطر یا دشواری مربوط به او را پذیرفتن.
- به کاموس بر تیر باران گرفت ..... کمان را چو ابر بهاران گرفت
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
برگردانها
ویرایشترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|