شبنم

شبنم صبحگاهی

فارسی

ریشه لغت

• فارسی

آوایش

• /شَب/نَم/

اسم مرکب

شب‌نم

1. قطره‌ای شبیه دانه باران که شب روی برگ گل و گیاه می‌نشیند. بشم، بژم، بشک، اپشک، افشک، افشنگ و ژاله نیز گفته‌اند.
2. نام زنانه بختیاری، ژاله.

---

برگردان‌ها

ترجمه
ایتالیایی: rugiada انگلیسی: frost shBnM dew brume honeydew frore		dewfall dewdrop hoarfrost rime frostwork bedew frosty

منابع

• فرهنگ لغت معین