شیرخوار
فارسی ویرایش
ریشه لغت ویرایش
- فارسی
آوایش ویرایش
- /شیر/خوار/
اسم مرکب ویرایش
شیرخوار
- آنکه به سبب طفولیت هنوز شیر از پستان میخورَد، کودک، طفل.
- پدر مِهر و پیوند بفگند خوار/ جفا کرد بر کودک شیرخوار «فردوسی»
برگردانها ویرایش
ترجمهها
|
منابع ویرایش
- شاهنامه