ضرّا
ضَرّا zarra
\zaʁʁa\
فارسی
ویرایشبرابرهای پارسی: بدبختی، تنگدستی، سختی، گزند، نگونساری، نگونبختی و بد روزی[فرهنگ عمید] وارون شادی و شادمانی، شادکامی، خوشی، بهروزی، نیکروزی
ریشهشناسی: عربی
- ضرّ (بفتح ضاد و تشدید را): زیان
- ضرّار: گزند رساندن، زیان رسانیدن
- ضرر: گزند، زیان
- اضرار: زیانها، گزندها
- ضارّ: گزند زننده، زیانرساننده، آسیبزننده
- مضرّ: زیانآور
- ضرارة، ضریر، ضریره
ترجمه
ویرایش
Adversity , affliction, bad luck, disaster, distress, hard times, misfortune, reverse, trouble hardship |
منابع:
- فرهنگ عمید
- The Shorter Persian-English Dictionary by:S. Haim. Press:Farhang Moaser
- The concise English-Persian Dictionary. by Abbas Aryanpur Kashani and Manoocher Aryanpur Kashani. AmirKabir Publishing Corp. Tehran_Iran 1980. ISBN 964-00-0128-7
- Oxford Dictionary