فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • عربی

آوایش

ویرایش
  • /طَب/بال/

طَبّال

  1. طبل زدن.
    آنوقت پنج‌ طبال مقابل ورزشکاران قرار گرفتند و با آهنگی مخصوص شروع به طبل زدن کردند. «خداوند الموت»

طِبال

  1. مناره بلند ساخته بر کوه. هر بنای مرتف
  2. دیوار بلند. صومعه.



ترجمه

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین/ خداوند الموت