عرض
فارسی
ویرایشریشه لغت
ویرایش- عربی
آوایش
ویرایش- /عَرض/
اسم مصدر
ویرایشعرض
- نشان دادن بیان یا مطلبی به مقامی محترم یا بالاتر از خود با فروتنی و ادب.
- آشکار کردن، نشان دادن. نمایاندن. ارائه.
اسم
ویرایشعَرَض
- (فلسفه): آنچه جزء طبیعت یا ماهیت ذاتیِ چیزی نباشد، مانند زنگ برای جسم. مقابل جوهر.
- آنچه که دوام و بقای نداشته باشد.
- آنچه که قائم به دیگری است و از خود وجود مستقلی ندارد.
- جانب، طرف، کرانه. پهنا. مدت، زمان.
- مال ملت، بیت المال.
- لاتین: ناخوشی، بیماری
اسم
ویرایشعِرْض
- شرف، ناموس، آبرو. متاع، کا
ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
ویرایش- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین