خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
فزرت
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
اسم
۱.۴
مثال
۱.۴.۱
واژههای مشتق شده
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
فارسی
آوایش
ویرایش
/فِزِرت/
اسم
ویرایش
فزرت
(عامیانه):
زِرْت
؛ رمق، توانایی.
مثال
ویرایش
فزرت كسی
قمصور
شدن:سخت عاجز و ناتوان شدن، از پا درآمدن.
فزرتش قمصور شد: بکلی
منکوب
و
مغلوب
شد. (از فرهنگ فارسی معین )
واژههای مشتق شده
ویرایش
فزرتی
آیزرت